بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به ولی عصر ارواحناه له الفدا و نایب بر حقش امام خمینی و خانواده های رزمندگان و سلحشوران جبهه های نور علیه ظلمت.
ما روز دوشنبه ۶/۱۴ به شیراز رفتیم و سپس در روز ۶/۱۵ بعد از سخنرانی آقای سیدهاشم دستغیب به طرف کردستان حرکت نمودیم.
شب ۶/۱۶ را در سقز خوابیدیم که کردها تیراندازی هم نمودند ولی بی هدف.
صبح ۶/۱۷ به پادگان جلدیان در بین نقده و پیرانشهر رسیدیم، ساعت ۱۱/۵ بود. سعید هم این جاست. جمعه ۶/۱۸ در پادگان می گردیم و کارمان معلوم نیست.
شنبه ۶/۱۹ امروز کارت و پلاک گرفتیم و رفتیم قسمت پدافند.
یکشنبه ۶/۲۰ آموزش به ما می دهند.
۶/۲۱ آموزش همچنان ادامه دارد با چند نفر از دوستان به نقده و سپس پیرانشهر رفتیم حالم بد بود و به پیش دکتر ابومحمد رفتم و تعدادی قرص گرفتم.
سه شنبه ۶/۲۲ دو مرتبه به دکتر ابومحمد مراجعه کردم و یک پنیسیلین بهم زد. امروز هم آموزش بود.
چهارشنبه ۶/۲۳ امروز را در پادگان گشتیم روزها به در پادگان یا پیش دوستان یا به کتابخانه می رویم.
پنج شنبه ۶/۲۴ امروز مجتبی آمده بود پادگان و دیدمش در ضمن میراژها حمله کردند و دو کلیومتری پادگان را با راکت زدند مثل این که پیرانشهر را حسابی کوبیده.
جمعه ۶/۲۵ امروز را هم با یوسف و غلام گشتیم.
شنبه ۶/۲۶ امروز برادر اسدی سخنرانی کرد سپس به قسمت خانه های سازمانی حاجی عمران آمدیم و یک چهار لول عراقی این جا است و برای امتحان چند تیر انداختم.
یکشنبه ۶/۲۷ دیشب ترکشی از کنارمان رد شد که خدا رحم کرد به همه ما. امروز دو نفر دیگر به نام سید عزیز حسینی و حسن قنبری به ما ملحق شدند. هر دو بوشهری و آدم های خوبی اند.
62/6/28 دوشنبه بعد از ظهر سری به خط کدو زدیم و این اولین باری است که به خط رفتیم ما در این جا روزها می رویم یا میوه می چینیم یا شکار یا نشانه گیری یا نگهبانی و غذا می گیریم. کار ما فعلاً در این جا همین است.
سه شنبه ۶/۲۹ امروز شیرانی رفت جلدیان.
چهارشنبه ۶/۳۰ مانند روزهای قبل.
پنج شنبه ۶/۳۱ امشب به خاطر هفته جنگ در جبهه مانور انجام شد.
۷/۱ جمعه بعد از ظهر یک خمپاره ۱۲۰ به دیوار خورد که الحمدالله بخیر گذشت.
شنبه ۷/۲ بی کار بودیم. یکشنبه ۷/۳ با غلام توی باران ها رفتیم جلدیان.
دوشنبه ۷/۴ دیروز عصر نماینده گرمساران در مجلس آمدند پهلوی ما.
۷/۵ سه شنبه گروهی از مردم تهران آمدند پهلویمان.
۷/۶ چهارشنبه گروهی از مردم کردستان - تهران باختران به دیدارمان آمدند. خدایا این ها را برای ما حفظ نماید که ما را شرمنده می کنند.
۷/۷ رفتیم جلدیان.
جمعه ۷/۸ امروز مسئولمان عوض شد، شیرانی رفت و گشتاسبی آمدند.
شنبه ۷/۹ زارعی موج خورد.
یکشنبه ۷/۱۰ معمولی بود امروز هم.
جمعه ۷/۱۱ استاندار تهران آمدند.
****
الان ساعت ده شب است که فیاض نمی گذارد بخوابم و می گوید تا چیزی ننویسم نمی گذارد بخوابم. ۶۴/۸/۲۵
زندگی چیست و ما برای چه این جائیم و به چه منظور، سوالی است بس مشکل. ارتباطات بین دوستان نشئه از چه گرفته اند؟
زندگی برای یکی اولش خون دل خوردن و آخرش مردن است ولی برای پاکان و رهروانشان مزرعه ای است برای کاشت و برداشت در جهان اخروی و اما هدف از آفرینش چیست؟ آیا تنها کار انسان ها خوردن و تولید مثل کردن است یا نه این ها تنها وسیله ای است برای رسیدن به هدف اصلی زندگی. هدف چیست؟ هدف رسیدن به سعادت جاودانه است که به دست آوردنش البته سختی هایی دارد که تنها انسان های با اراده می توانند این راه را بپیمایند که جلو شهوت، شکم ریاست حب جاه و مقام و ... را بگیرند و بتوانند نه تنها خود را بلکه دیگران را هادی باشند.
آری برادر مرتبه آینده که این را می بینی دانی کجایم یا کیلومترها از شما دورم یا در رنج و زحمت و یا شاید در شادی و شادکامی باشم یا در کنار شمایم یا این که زیر خروارها خاک سرد خفته ام و نتیجه اعمالم را می بینم و معذبم.
15 ارديبهشت 1403 / 25 شوال 1445 / 2024-May-04