شهید سیدمطفی اسماعیل زاده در سال 1336 در خانواده مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت و در محیط با صفای خانواده، زیبایی زندگی را در سایه مذهب و ایمان به خدا درک کرد. از همان اوان کودکی با شرکت در نماز جماعت نسبت به جلسات مذهبی و قرآن علاقه وافری نشان داد و در دوران ابتدایی تلاش مداوم و هوش سرشارش از او یک دانش آموز برجسته و ممتاز ساخته بود و از بدو ورود به دبیرستان نبوغ نهفته و ذوق هنری خود را در زمینه خطاطی نشان داده و مقام اول خوشنویسی را در رشته نستعلیق کسب نمود و همواره این استعداد هنری را در مسیر کاملاً مذهبی و انقلابی به کار گرفت.
همچنین با حضور مرتب در جلسات قرائت قرآن استعداد و لیاقت خود را بروز نموده و به سرپرستی و تصحیح قاریان قرآن نائل آمد و با علوم قرآنی و احکام دینی کاملاً مأنوس بود و همزمان با تحصیلات دبیرستانی، تحصیلات حوزوی خود را تا حد (سطح) گذراند و با موفقیت تمامی دوران دبیرستان را به اتمام رسانیده و در رشته تجربی موفق به اخذ دیپلم گردید. پس از گرفتن دیپلم با شرکت در امتحانات ورودی دانشسرای راهنمایی تحصیلی بروجرد در رشته ادبیات و علوم انسانی پذیرفته و تحصیلات خود را در این رشته به پایان رسانید. با پیروزی انقلاب اسلامی که تقریباً مصادف با فارغ التحصیل شدن او بود، زندگی و هستی خود را وقف هدایت و رشد و آموزش نوجوانان نمود و با تدریس علوم دینی و تربیتی و قرآنی تلاش خستگی ناپذیر خود را مبذول نمود. در شرایط سخت و دشوار اوایل انقلاب که گروهک ها و آشوب گران از یک طرف و بی تفاوت ها و بی رنگ های طاغوت زده از طرف دیگر در صف آموزش و پرورش اعمال قدرت می نمودند و کلاس ها و خیابان ها صحنه مزاحمت های آن ها بود وی با قبول مسئولیت سنگین به خدمت عاشقانه خود ادامه داد و در انجمن اسلامی معلمان، یکی از اعضای فعال آن به شمار می رفت و با درک عمیق نسبت به مسائل مذهبی ذوق هنری خویش را (خطاطی) با تعهد معلمی به هم آمیخت و در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ایران و همکاری نمودن با سایر ارگان های انقلابی و اسلامی، مردانه کوشید.
شایستگی و لیاقت و نیز احساس مسئولیت، او را انسانی مورد اعتماد همگان ساخته و بر این اساس بود که مدتی مسئولیت دانشسرای تربیت معلم خرم آباد به وی داده شد و با این که در آن زمان کم تر کسی این مسئولیت سنگین را قبول می کرد اما او با پذیرفتن این مسئولیت در مدت یک سال تصدی خود پیوسته دانشجویان تربیت معلم را به فراگیری مسائل دینی ترقیب می نمود. سپس به فکر این که مرکز تربیت معلم شهید مطهری تاسیس شود با تلاش بی وقفه خود این مرکز را با زحمات شبانه روزی در بروجرد دایر نمود و با خود با عنوان معاون آموزشی مرکز به انجام رسالت الهی اقدام نمود. در برنامه های صبحگاهی دانشجویان یک سلسه مباحث تربیتی برای آن ها فراهم آورد و از اساتیدی که در این فن کارکرده بودند برای سود رساندن به دانشجویان بهره برد.
بالاخره در ادامه فعالیت های خالصانه اش ماندن در آن سطح از معلومات را برای خود کم می دید و در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تربیت معلم تهران پذیرفته شد و با توجه به همزمان بودن تدریس در دبیرستان های بروجرد و تحصیل در دانشگاه نمرات پایان هر ترم نمونه های گویایی است از تلاش و جدیت و علاقه مندی وی به مباحث علمی بود. اما از آن جا که از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران لحظه ای آرام و قرار نداشت و با تلاشی بی شائبه خود به امر یاری رساندن به هموطنان جنگ زده در ستاد کمک به جنگ زدگان به طور شبانه روزی فعالیت می نمود و در کنار این خدمت خالصانه در ترویج فرهنگ اسلامی کوشا بود و در کلاس درس و مدرسه معلمی دلسوز و متعهد بود که دانش آموزان را نسبت به جبهه و جنگ و اهداف جمهوری اسلامی آگاه می نمود اما سرانجام در ارتباط عاشقانه و عارفانه اش با معبود حقیقی خود به جذبه هایی از شور و هیجان رسید که دیگر درس و بحث و دانشکده در مقابل القای الهی برایش خاکدانی تیره بیش نبود و در پی این تفکر بود که عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و همگام در دو جبهه رزم و فرهنگ، پیروز جلو رفت زیرا او خوب دریافته بود که رزم در جبهه و ترویج فرهنگ اسلامی ملازم یکدیگرند. در چند روزی که نیروها در خط مقدم آماده می شدند شب ها جلسات سخنرانی و هدایت به سوی تقوا را فراموش ننمود حتی زمانی که به وی گفته شد فعلاً شما به خط مقدم نروید زیرا در پشت جبهه بیشتر به فکر و قلم شما نیاز می باشد گفت: چطور ممکن است من که شما را به مقدم بودن در خطوط جبهه سفارش می کنم، حال خود به صف مقدم نروم و بالاخره در پی مدت آموزش و در زمان استراحت دقایق آخر عمر از تدریس و تعلیم باز نماند و بر سر پیمان خود مبنی بر وفاداری به احکام الهی و فرامین ملکوتی امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» در 31 اردیبهشت ماه 65 در منطقه حاج عمران به اسارت دشمن درآمد و در مدت 9 روز اسارت با استقامت در راه هدف صدمات و شکنجه های دشمن را پذیرفت و ذلت را قبول نکرد چنان که سخن آزادگان همرزمش حکایت از رشادت ها و مجاهدت های برخاسته از روح والای این شهید می نماید. در روز 9 خرداد 65 مصادف با 21 رمضان به مولایش امیرالمؤمنین اقتدا نمود و با اطمینان نفس و دخول در صف عبادالله به سوی جنه پرکشید و به افتخار پر فیض شهادت نائل آمد و مظلومانه و غریبانه در جوار اجداد طاهرش در عراق به خاک سپرده شد و زمانی خانواده و دوستان و آشنایانش را به سوگ نشاند که چهار سال و اندی انتظار را تحمل نمودند به امید این که این زائر کربلای حسین را در آغوش کشند و بر سجده گاهش بوسه زنند اما کاروانیان آزاده و همسفرانش هرکدام خبر عروج الی الله او را آوردند که در ادامه هجرت الی الله خویش به ملکوت خدا پیوسته است و بر طبق وصیتش در دوران اسارت به یکی از همرزمانش مهری از خاک کربلا و حسین برای خانواده اش آوردند و به جای بوسه بر سجده گاهش بر تربت حسین(ع) بوسه زدند.
از خصوصیات بارز وی می توان از فروتنی، ایثار، نظم و انضباط و دقت در کارها و اخلاق پسندیده اسلامی اش و سوز و گداز خارج از وصفی که برای هدایت جوانان داشت و به شکل های گوناگون آفت ها و موانع این راه رشد و رستگاری را از سر راه برمی داشت نام برد. ایام فراغت او به مطالعه و تحقیق سپری می شد و حضور او در محافل جز برای تبلیغ احکام الهی و دفاع از آرمان های انقلابی به چیز دیگری معطوف نمی شد و بی آن که سخنی بگوید اخلاق و رفتار و چهره معصومانه اش درس ایمان می داد. در محیط خانه با اخلاق خوب و محبت های زاید الوصف نسبت به اعضای خانواده به خصوص به مادر گرامی اش و کمک نمودن در کارها به آنان و در بیرون با سکوت و قاطعیت و وقار خود سرمشق و الگو بود. رفتارش در محل کار دانش آموزان و همکاران را به یاد خدا وامی داشت و آرمان های انقلاب اسلامی را زنده تر می کرد و تحرک زاید الوصفی را در جمع فرهنگیان ایجاد می کرد تا از او سؤالی نمی شد سخنی نمی گفت و سکوت می کرد اما نسبت به پایمال شدن حق دیگر سکوت را جایز ندانسته و با قاطعیت تمام از حق دفاع کرده و تا پای جان فداکاری می نمود. نسبت به نماز اول وقت و شرکت در نماز جماعت و جمعه و به جا آوردن مستحبات (خواندن ادعیه روزانه، کمیل و توسل و ...) اهمیت بسیار داده و همیشه با وضو بود. کلیه دوستان و آشنایان و همرزمان که با این شهید در ارتباط نزدیک بودند اذعان می دارند که وی چنین خصوصیات اخلاقی را دارا بوده است و بالاخره این فرزندی که در مکتب حسین(ع) تعلیم دیده بود لیاقت و کاردانی خود را در کلیه زمینه ها به اثبات رساند. شهید همیشه در راهپیمایی شرکت می کرد و در پایگاه مقاومت عضو بوده و همچنین از اعضای امور تربیتی آموزش و پرورش و فردی بسیار اجتماعی، سیاسی بود و بیشتر در رابطه علم و سیاست مطالعه می کرد.
01 آذر 1403 / 19 جماديالاول 1446 / 2024-Nov-21