شهید عباس حصیبی ۱۵ دی ماه ۱۳۴۴ در خانواده ای متوسط و مذهبی پا به عرصه جهان گذاشت. وی تنها فرزند ذکور خانواده بود. از همان دوران کودکی با مکتب حسین (ع) به دلیل برپایی مراسمی که هر سال توسط خانواده اش برگزار می شد آشنا شد دوران کودکی خود را به این منوال سپری کرد تا بهار انقلاب اسلامی شکوفا شد. وی در این هنگام ۱۳ سال بیش تر نداشت و با وجود سن کم توانست به خوبی از استعداد های نهان خود استفاده کرده و آن را شکوفا نماید. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وارد شدن به انجمن های اسلامی مدارس و هم چنین مساجد به رشد و شکوفایی استعدادهای خویش پرداخت. پس از شروع جنگ تحمیلی به دلیل کمی سن نمی توانست در جبهه حضور پیدا کند و به همین دلیل شروع به پروراندن جسم خود در زمینه های نظامی کرد و برای حضور در جبهه آماده می شد، سپس در بسیح مسجد انصار الحسین (ع) مشغول فعالیت شد وی اکنون جوانی خود ساخته، متعهد و آگاه بود. وی نه تنها در بسیج معلم و استاد خوبی برای دوستانش بود بلکه در خانواده نیز همگان از وی به عنوان استاد خود یاد می کردند. با تواضع و فروتنی خاصی در اختیار خانواده بود. این تواضع و فروتنی را به راحتی در تقسیم کاری که در بسیج، خود وی انجام می داد می توان دید وی پایین ترین کارها مانند تمیز کردن دستشویی و غیره را خود به عهده می گرفت و این در حالی بود که خود مسئولیت عقیدتی چندین مسجد را به عهده داشت و هم چنین مسئول بسیج مسجد انصار الحسین (ع) بود. وی اولین بار در سال ۶۱ به جبهه اعزام شد و بعد از مدتی به آغوش خانواده بازگشت. وی با این سفر عشق به جبهه را تجربه کرد. در سال ۶۵ زمانی که همراه پدرش در جبهه فاو حضور داشت، هر دو به فاصله ی دو تا سه روز زخمی شدند. این شهید عزیز از ناحیه سر و پدرشان از ناحیه دست مجروح شدند. خصوصیات بارز وی در این زمان بیش تر نمایان شد از جمله زمانی که در بیمارستان بودند، با اصرار وی اول به مجروحان دیگر رسیدگی می شد. ضمنا با یکی از هم اتاقی هایش که بسیار بی تابی می کرد بسیار با محبت برخورد می کرد و به خانواده اصرار می کرد اول از ایشان پذیرایی کنند و به او می گفت: مگر زمانی که به جبهه آمدی خود را برای بروز چنین اتفاقاتی آماده نکرده بودی؟ این گونه می خواهی سرباز امام زمان باشی؟ ذکر بگو دردت کمتر می شود. وی پس از قبولی در دانشگاه در سال ۶۳ در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تهران جایگاه دیگری برای فعالیت های فرهنگی پیدا کرد. ایشان علاوه بر بسیج، دانشگاه را پایگاهی برای مقاومت و ایستادگی و سازندگی می دانست. وی پس از راه یابی به دانشگاه به تعلیم بسیجی های مسجد می پرداخت و گواه این مطلب دانشجویان متعددی است که از این بسیج به واسطه این شهید به دانشگاه راه یافتند. وی هنگام شهادت دانشجوی سال سوم بود که در ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه طی عملیات کربلای ۵ بر اثر اصابت گلوله به سرش به شهادت رسید و پیکر مطهرش تا سال ۱۳۷۴ بر زمین معطر جبهه ها ماند و در سال ۷۴ پیکر مطهرش به آغوش خانواده بازگشت.
16 دي 1403 / 5 رجب 1446 / 2025-Jan-05