شهید ناصر صفری در سال 1335 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی و ابتدایی را در اغوش پدر و مادر سپری نمود و وارد دوره راهنمایی و متوسطه شد که این دو مقطع را هم در مشهد مقدس با موفقیت طی کرد. و در تمامی این دوران با تشکیل جلسات تلاوت قران مجید و برنامه های اموزشی تلاش پیگیر و موثری داشت.

ایشان پس از اخذ دیپلم برای ادامه تحصیل راهی کشور امریکا شد و به محض ورود به دانشگاه به انجمن اسلامی دانشجویان پیوست. انچه اورا به تفکر وامیداشت نجات هم میهنانش از بند اسارت طاغوت بود.
شهید صفری در مدت سه سال و نیمی که در امریکا بود علیرغم تلاش های بی حدی که دستگاه های تبلیغاتی امپریالیستی و صهیونیستی درجهت محو اثار مبانی اسلامی و نیز فراهم نمودن زمینه فساد و هتک حرمت های انسانی می نمودند؛ او با دلی اآکنده از عشق و ایمان به اسلام و ارزش های آن روی به انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا آورده و همواره با پی ریزی برنامه های تظاهرات و کلاس های ایدئولوژی نه تنها به ساختن خویش می پرداخت بلکه موجبات جذب دیگر برادران و خواهران را به اسلام ناب فراهم می ساخت.
در اواخر سال 57 به هنگام پیروزی انقلاب تحصیل در امریکا را رها کرد و به ایران اسلامی بازگشت. و با سپاه پاسداران همکاری میکرد. شبها به گشت شبانه میرفت و روز به کارهای دیگر. چندوقتی بدین منوال گذشت تا اینکه به جهاد سازندگی پیوست و به یاری روستاییان بخش تبادکان و کلات نادر پرداخت. و در امر بازسازی مساجد و حمام و اماکن عمومی روستاییان محروم همت گماشت.درسال 58دررشته مهندسی مکانیک دانشگاه فردوسی ادامه تحصیل داد. در گرماگرم این تلاش بود که کفر جهانی برای ریشه کن کردن انقلاب نوپای اسلامی در چهره صدام جنایتکار ظاهر گشت و به ایران اسلامی حمله ور شد. ولی غافل بود از اینکه خداوند در اندیشه این انقلاب هست و دست هر جنایت پیشه ای که به قصد خیانت به طرفش دراز شود قطع خواهد کرد.

ناصر و همه کسانی که برای این انقلاب دلسوزند نمیتوانستند دشمن را ببینند که به کشورشان هجوم اورده و ساکت بنشینند. فلذا شهید صفری از طریق جهاد به سپاه پیوست و اموزش نظامی لازم را اموخت و به جبهه های جنگ حق علیه باطل روی آورد. در گروه جنگهای نامنظم شهید چمران بود. همسنگران و یاران شهید همگی معترفند که در سخت ترین شرایط زیر باران اتش پرحجم دشمن می جنگید و برای حاکمیت الله برزمین با دشمن بعثی در حال ستیز و مبارزه بود تا سرانجام در حمله سپیده دم نوزدهم دی ماه 59 درایلام براثر ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل و به لقا پروردگار رسید.