Menu
صفحه اول
|
اخبار
|
جستجوي شهدا
|
توليدات كنگره
|
درباره ما
|
ارتباط با ما
|
ناصر فولادي
نام پدر :
ماشاءالله
دانشگاه :
صنعتي شريف
مقطع تحصيلي :
كارشناسي
رشته تحصيلي :
مهندسي متالوژي
مكان تولد :
كرمان (كرمان)
تاريخ تولد :
1338/10/7
تاريخ شهادت :
1361/03/03
سمت :
مسئول تبليغات جنگ
مكان شهادت :
خرمشهر
عمليات :
آزادسازي خرمشهر(الي بيت المقدس)
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
مصاحبه با دوست و همکلاسی شهید ناصر فولادی(آقای قره ای)
راوي :
همكلاسي شهيد
در خدمت جناب آقای مهندس قره ای یکی از دوستان سردار شهید ناصر فولادی که در مدت تحصیل ایشان در دانشگاه صنعتی شریف دوست آن شهید بزرگوار بودند.
- بفرمایند از چه زمانی با ایشان آشنا شدند و نحوه آشنایی ایشان با شهید چگونه بوده؟
* بسم الله الرحمن الرحیم، من با شهید با این که در واقع در سال ۵۷ وارد دانشگاه شده بودیم به دلیل مسائل انقلاب در دانشگاه حضور همدیگر را احساس نکرده بودیم از زمان تسخیر لانه جاسوسی با ایشان آشنا شدم و به هر حال بعد از آن اگر ارتباطی بود عمدتا ارتباطاتی مربوط به تسخیر لانه جاسوسی برقرار می شد و آن ارتباط وجود داشت که نهایتا به تعطیلی دانشگاه ها رسید و بعد از تعطیلی دانشگاه ها و بعد از این که جریان لانه هم تمام شد یک یا دو بار ایشان را در دانشگاه دیدم که باز در همان زمات یا در زمان تعطیلی دانشگاه بود یا اوائلی که تازه قرار بود دانشگاه باز شود و یا باز شده بود.
- با توجه به این که فرمودید در ارتباط با تسخیر لانه جاسوسی با شهید بزرگوار آشنا شدید قطعا خاطره ای از لحظه آشنایی با شهید بزرگوار دارید و اگر امکان دارد در ارتباط با نحوه تسخیر لانه جاسوسی و این که شما به اتفاق شهید چه سمتی داشتید صحبت بفرمائید؟
* کاری که در قضییه لانه جاسوسی عهده دار بودیم تقریبا اکثر افرادی که در قضیه مشارکت داشتند این بود که ما بعد از آن جلسه توجیهی که در دانشگاه تشکیل شد توسط دانشجویان سال های بالاتر برای ما برگزار شد که قرار بود ما برویم و لانه جاسوسی را اشغال بکنیم قضیه ورود به ساختمان لانه جاسوسی بود و رفتن و در واقع به نوعی گروگان گیری از افراد مستقر در لانه که البته ابتدای امر هم قرار بود در حد دستگیری معمولی و گروگان گیری خاتمه پیدا کند و در واقع تمام شود منتها با توجه به عکس العمل اجتماعی که خود لانه جاسوسی ایجاد کرد و برخورد حضرت امام (ره) و از آن طرف برخورد آمریکا و این ها در واقع جریان به سمتی رفت که شد یک جریان فراگیر و کلی که در واقع برکت کار بود که به شکل خیلی گسترده تری به جایی رسید که به تعبیر حضرت امام (ره) انقلاب دوم نام گرفت که این قسمتش برکت اصلی کار بود.
ما آن جا در حین درگیری (البته درگیری که می گویم به آن شکل زد و خوردی در کار نبود) چند ساعتی زیر هوای بارانی مجبور بودیم اطراف آن ساختمانی که دربش را قفل کرده بودند (افراد مستقر در لانه) تا کسی وارد نشود آن دور و بر بگردیم و بچرخیم و یا به دنبال جایی بگردیم که به نحوی بتوانیم در ساختمان نفوذی پیدا کنیم اکثر آشنایی ها در همات لحظات ایجاد شد که من خودم با شهید فولادی آن جا آشنا شدم آشنایی که در حد یک سلام و علیکی بود و ارتباط دوستانه ای که برقرار شد از آن به بعد بود که هم فضای آن جا خیلی زیبا بود هوای نم گرفته بارانی که محیط بسیار خوبی بود برای همه. اصل حرکتی که انجام شد آن هیجانی که همه افراد داشتند به عنوان یک حرکت اجتماعی_سیاسی از آن جا با شهید آشنا شدم.
- در لحظه ای که با ایشان آشنا شدید ایشان را چگونه دیدید؟
* شهید فولادی خصوصیتی که داشت این بود که خیلی زود با همه می جوشید و در واقع اهل جوشیدن و وصل شدن به افراد بود. خود بنده شاید این خصوصیت را نداشته باشم منتها اگر کسی احساس بکند که طرفش مایل است به این که با او ارتباط برقرار کند به این ندا لبیک می گوید. من خودم این خصوصیت را در این شهید دیدم چرا که در آن جا افراد زیادی بودند، کسانی که آمده بودند لانه را اشغال کنند مثلا حدود سیصد_چهارصد نفر بودند که حدود دویست تا دویست و پنجاه نفرشان از برادران بودند کسانی بودند که به هر حال می شد با آن ها سر و کله زد بحث کرد و با آن ها دوست شد و ارتباط برقرار کرد منتها با تعداد کمی از آن ها در واقع ارتباط همگانی برقرار می شد که یکی از آن ها همین شهید بزرگوار بود. اینم به خاطر ویژگی اخلاقی و جوششی که ایشان داشتند و ترغیب می کردند به این که باهاش ارتباط برقرار بشود و با او آدم دوست بشود.
انسان دوست دارد که مثلا با ایشان هم صحبت بشود چون هم حالت بسیار شیوایی در گفتار داشت و خیلی به قول معروف خوش صحبت بود. به هر حال آدم لذت می برد از این که احساس می کرد با یک همچین شخصیتی هم صحبت است و مجالست دارد. بودند چند نفر دیگر مثلا شهید میرسلطانی و شهید ناصر فولادی بود و یکی دو تا از دوستان دیگر بودند که عمدتا من فکر می کنم که این خصوصیات باعث شده بود که به عنوان شهید انتخاب بشوند از جانب حضرت حق. خلاصه این ویژگی های مثبت در ایشان وجود داشت .
- بفرمائید ایشان از لحاظ معنوی و عرفانی چگونه بودند؟
* ایشان مسائل معنوی و عرفانی را بسبار مراعات می کرد منتها شاید این تعبیری که ما از مسائل معنوی و عرفانی داریم با این تعبیری که در واقع ایشان به آن حدی که رسیده بود یک تفاوت داشته باشد. ما خیلی وقت ها مثلا تصور خود بنده شاید این باشد که کسی تسبیح دستش باشد و دائما ذکر بگوید مثلا سرش همیشه پائین باشد نمی دانم یک خصوصیات ظاهری این جوری داشته باشد مثلا احساس بکنیم که این به آن حد و آن درجه از عرفان رسیده اما شهید فولادی این خصوصیت را نداشت.
یعنی جزء افرادی بود که در عین حالی که نمازش را همیشه اول وقت می خواند یا آن روزه های مستحبی که معمولا مقرر می شد توی لانه جاسوسی که بودیم آن هم اعلام می کردند که هر کس که دوست داره روزهای دوشنبه_پنجشنبه روزه بگیرد و ایشان از افرادی بود که مقید بودند این روزه را بگیرد ولی این باز وقتی که شما عصر همان روزی که روزه می گرفت می دیدیدش خیلی شاد و بشاش و با قیافه گشاده و در واقع روی باز با همه برخورد می کرد.
و در واقع من فکر می کنم ایشان جاذبه های حقیقی و واقعی عرفان را داشت یعنی به آن درجه ای رسیده بود که حالات مثبتی را که یک مسلمان باید داشته باشد را ایشان داشت در حالی که ما خودمان اطلاع داشتیم که سحری را شاید ایشان ماست یخ زده خورده بود، بعضی شب ها سحری ماست می دادند و آن افرادی که روزه می گرفتند مجبور بودند اول سحری را بخورند و آن سحری را هم وقتی می آمدند سر پست می دادند به بچه ها چون که دیگر رسیده بود به زمستان در ایام سرد زمستان ماست ها یخ زده بود ماست ها هم ورقه ورقه های لایه ای یخی تیزی داشت که سر پست با یک همچین نان و ماستی روزه می گرفت و تا انتهای روز هم باز آن حالت بشاش و شاد خودش را حفظ می کرد و در عین حال شوخی های معمولش را هم می کرد، مثلا اگر می رفت توی غذاخوری (مثلا اگر غذا را دیر می دادند) شعار می داد که: معده را از طعام خالی دار/ تا در آن قرقر شکم بینی. ولی این جور نبود که مثلا قید و بند غذایی باشد این هم به خاطر مزاح و شوخی مایه کارش بود.
- اگر از خصوصیات اخلاقی شهید بزرگوار ناصر فولادی مطالبی هست بفرمائید؟
* خصوصیات عمده اخلاقی شان که همان مسئله بشاش بودن، روی گشاده داشتن و بسیار جذاب در برخورد بودن بود، خدمت شما گفتم. به علاوه ایشان مسئولیت پذیری خوبی هم داشت یعنی ایشان از افرادی بود که در یک دوره طولانی پاس بخش ما شده بود در جمع افرادی که بودند افرادی که کمی زبده تر و وظیفه شناس تر بودند این ها بعد از یک مدتی شدند پاس بخش یا از نظر رده تشکیلاتی به این نحو بالا آمدند که شهید فولادی جزء آن دسته بود.
اولا قدرت جذب مطلب بسیار خوبی داشت یعنی کارها و کلاس های دوره های آموزشی ایشان بسیار صریح بود خیلی راحت مطالب را می گرفت و خیلی خوب خودش را در جمع نشان می داد با هم یک اردو یا دو اردو رفتیم که ایشان شد جزء کسانی که فرماندهی را بر عهده داشتند می توانست نیروها را در مانورهایی که انجام می شد جمع آوری کند و در مانورها می توانست خوب عمل کند در واقع فرمانده یک جمعی بشود این ناشی از مسئولیت پذیری ایشان بود در عین حال هر وقت هم هرکسی هر کاری داشت و به ایشان مراجعه می کرد ایشان زمین نمی گذاشت.
یعنی خیلی ها شاید خود ما چندین بار کار داشتیم می خواستیم برویم بیرون می گفتیم آقای فولادی این دو ساعت پاس ما را هم شما پاس بده و ایشان بدون هیچ حرفی می ایستاد و پاس را انجام می داد. مثلا می شد گاهی که ۱۲ساعت یا ۱۵ ساعت پی در پی مدام پست می ایستاد هرکسی می آمد و به او می گفت جای من هم بایست می ایستاد.
مثلا بنده کار داشتم و به او می گفتم: آقای فولادی می شود جای من بیایستی من خوابم می آید الان پستم آمده اما خوابم می آید، می گفت: برو بخواب من جای پست تو می ایستم. و این ها کمک ها و مساعدت هایی بود که به افراد می کرد و این از ویژگی هایی بود که در شهید فولادی وحود داشت که البته من به دلیل بُعد زمانی یک سری کلیاتش یادم می آید پس از مدتی شاید جزئیانش هم در ذهنم بیاید که ان شاء الله بعدا در خدمتتان خواهم گفت.
- بفرمائید معمولا ایشان چه توصیه هایی به شما و دیگر دوستان داشتند؟
* ایشان یکی از خصوصیات اخلاقی که داشتند این بود که توصیه ای برای ما نمی رفت یعنی هیچ وقت نمی گفت: چه کار بکن چه کار نکن! خودش کاری می کرد که ما خودمان متوجه بشویم که چه کار باید بکنیم یا چه کار نباید بکنیم. یعنی خودش، زندگیش، نحوه برخوردش بهترین توصیه ای بود که می کرد.
ایشان هیچ وقت اهل منبر رفتن نبود و یا یکی بگیرد و نصیحتش بکند این طوری نبود یا حداقل ندیدم که یک جایی بنشیند یکی را نصیحت بکند که این کار را بکن و این کار را نکن و در واقع با عمل نشان می داد که چه کار بکنید.
- بفرمائید ایشان در ارتباط با شرکت در تسخیر لانه جاسوسی که توسط عده ای از دانشجویان پیرو خط امام انجام می شد آیا با شناخت این کار را انجام می داد و کلا ایده ایشان درباره جامعه مطلوب کمال چگونه بود؟
* من برداشتم این بود که ایشان با شناخت این کار را انجام داده بود یعنی همین طوری او دعوت نشده بود که بیا و در قضیه لانه جاسوسی شرکت کن، همین جوری شرکت نکرده بود یعنی برای خودش یک تجزیه و تحلیل کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که این کار، کار مثبتی است دلیل این حرفم هم این است که ایشان در لانه جاسوسی دقیقا مسائل سیاسی که پیامد این جریان بود را دنبال می کرد.
یعنی دقیقا برای ایشان مهم بود که الان مثلا دولت موقت استعفا داده یا الان اطلاعیه شماره ۱۰ دانشجویان پیرو خط امام این شده، اطلاعیه شماره ۷ این شده، دقیقا موضوع را دنبال می کرد و احساسش این بود که دقیقا به همان هدفی که ابتدای امر مورد نظرش بوده و با آن دید آمده بود در این حرکت و در جریان لانه جاسوسی فعالیت می کرد نزدیک شده است به همین دلیل راضی بود.
- بفرمایید معمولا ایشان اوقات فراغت و بیکاری شان را چگونه می گذراندند؟
* توی لانه جاسوسی به دلیل این که اوقات فراغت بیشتر بود عمدتا هر کسی به یک کاری مشغول می شد. ایشان معمولا کارهای مطالعات سیاسی انجام می داد و البته مطالعات مذهبی را هم دنبال می کرد. توی کلاس های فوق العاده ای هم که معمولا در لانه جاسوسی تشکیل می شد ایشان همیشه حضور داشت.
مثلا کلاس های تفسیر قرآن آقای موسوی خوئینی ها یا جلسات گفت و شنودی که با افراد مختلف که می آمدند در لانه جاسوسی که حالا شاید بیشتر از همه کسی که توی لانه جاسوسی رفت و آمد داشت مرحوم حاج سید احمد خمینی(ره) بود که ایشان هم که در جلساتی که تشکیل می شد و معمولا تعداد کمی از بچه های توی لانه شرکت می کردند ایشان مقید بود که دائما در این جلسات شرکت بکند و در واقع مسائل و مطالبی که دارد را با این افراد مطرح کند. غیر این افراد، افراد دیگری هم بودند که در لانه جاسوسی رفت و آمد داشتند که الان من خاطرم نیست.
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
07 ارديبهشت 1403 / 17 شوال 1445 / 2024-Apr-26
شهدای امروز
سيداحمد آردي تفتي
علي اكبر محمدي ثاني
علي مقدس پور
جليل ملك پور
عبدالله ماهر
مهدي بيات
برگزیده ها
امير حسين پور
مشاهده اطلاعات شهید
پوريا خوشنام
مشاهده اطلاعات شهید
غلامرضا بامدي
مشاهده اطلاعات شهید
فرماندهان شهید دانشجو
ناصر فولادي
غلامحسين بسطامي
مسعود آخوندي
عليرضا عاصمي
غلامعلي پيچك
سيداحمد رحيمي
عليرضا موحد دانش
عباس محمدوراميني
سيدمحمدحسين علم الهدي
علي هاشمي مويلحه
محمود شهبازي
محسن وزوايي
غلامحسين (حسن) افشردي(باقري)
جاويدالاثر احمد متوسليان
Scroll