بسم الله الرحمن الرحيم
شهيد جعفر در سال 1343 در خانواده اي مستضعف و مذهبي به دنيا آمد و با تولدش روشني و صفاي خاصي به خانه محقرشان بخشيد. چون در آن زمان يعني در زمان تولدش پدرش در سفر مشهد بود هنگامي كه بازگشت او را رضا ناميدند. او را رضا ناميدند چون خدا و خلق خدا از او راضي بودند. شهيد جعفر از همان اوان كودكي خواندن نماز را ياد گرفت و به مسجد مي رفت. رضا در سال 1349 به مدرسه رفت وچون از هوش و استعداد خوبي برخوردار بود. كلاس ها را يك به يك پشت سر گذاشت ودر تمام كلاس ها شاگر اول بود بطوري كه تمام معلمانش توصيه او را به پدر و مادرش كردند تا بتواند به تحصيلات عالي برسد. شهيد جعفري از سال چهارم دبستان تابستان ها به هر نحو كه بود كار مي كرد و خرج كتاب و دفتر و قلم خود را تامين مي كرد واز سال پنجم دبستان بود كه نمازش در سال سوم راهنمائي كه بود راهپيمائي ها بطور دائم و فعالانه شركت مي كرد نمازش را هميشه بوقت خود و به جماعت مي خواند. پس از اتمام دوره راهنمائي دوره دبيرستان را در دبيرستان امير كبير شروع كرد. ودر سال 1360 در ماه مبارك رمضان براي اولين بار به مدت 5/4 ماه به جبهه اعزام شد و پس از بازگشت از جبهه سال چهارم دبيرستان را نيز با موفقيت كامل به پايان رسانيد.در سال چهارم دبيرستان كه بود در مساجد پايگاه هاي مقاومت تاسيس شد و او هم هميشه با شركت فعالانه خود در پايگاه مسجد الزهرا رضايت خداي خود را نسبت به خود جلب كرد ودر آن زمان بود كه به اوج عرف معبود خويش نائل آمده است هر شب با وضو مي خوابيد و پيش از خواب سوره مباركه واقعه را مي خواند. شهيد جعفري نيمه دل شب از خواب بيدار مي شد و با خداي خوي شروع به راز و نياز مي كرد و نماز شب مي خواند. پس از پايان سال چهارم دبيرستان دوباره به مدت سه ماه به جبهه اعزام شد.وپس از بازگشت از جبهه در كنكور تربيت معلم قبول شده بود و به كرمان رفت. شهيد جعفر در سال 1362 براي سومين بار به مدت 3 ماهبه كردستان رفت ودر كردستان در چند عمليات ضربتي شركت داشت. وپس از پايان ماموريت 3 ماه به مشهد مقدس رفت. او در همان سال 1362 در روز1361/10/01 براي چهارمين بار به جبهه اعزام شد ودر عمليات بدر شركت داشت پس از عمليات بدر كه در لشكر 19 فجر خدمت ميكرد حكم انتقالي دريافت كرد و به گردان هميشه پيروز فجر پيوست و جمعا حدود 6 ماه در جبهه به خدمت مشغول بود.پس از بازگشت از جبهه به كرمان رفت تا دنباله درس تربيت معلم خود را به اتمام رساند پس از اتمام درس خود در سال تحصيلي 64-65 در دبستان شهيد قاسمي روستاي شوريجه سروستان مشغول تدريس شد ضمنا دروس ادبيات مدرسه راهنمائي هم بر عهده داشت. تمام دانش آموزان او در آن سال با موفقيت قبول شدند و تمام دانش آموزان خواندن نماز با ترجمه كامل ياد گرفته بودند. شهيد جعفري براي پنجمين بار در 1365/07/10 دوباره به جبهه اعزام شد ودر گردان فجر مشغول خدمت شد.كارهايش را خودش انجام مي داد. رفت و روب و شستن ظرف هايش را خودش انجام مي داد. تقسيم غذا خودش انجام مي داد. او در عمليات كربلاي 4 شركت كرد در آنجا كه ديد 32 تن از فرزندان پاك و عارف به شهادت رسيدند.ديگر قصد بازگشت به خانه را نداشت و بعد از عمليات 8 روز به مرخصي آمد. همه اش مي گفت: بايد انتقام خون اين عزيان را بگيريم. هنگامي كه به او مي گفتند: فعلا به جبهه نرو او مي گفت: بايد تمام خانواده ها مثل هم شوند مگر خون ما رنگين تر از خون بقيه عزيزان است. او در مرحله اول كربلاي 5 شركت كرد و سالم بازگشت و در مرحله دوم عمليات كربلاي 5 شركت كرد او با دائي خود دوش به دوش مردانه جنگيدند ودر شب 1365/10/29 مانند علي اكبر به شهادت رسيدند.خصوصيات اخلاقي شهيد: اكثر كارها را خودش انجام مي داد چه در خانه و چه در جاي ديگر. هميشه خوش رو بود و با خنده روئي حرف مي زد.نمازش را هميشه به وقت وبه جماعت مي خواند. اكثر مواقع با وضوبود. هر شب قبل از خواب وضو مي گرفت و سوره واقعه مي خواند. نماز شب براي او يك نماز عادي به شمار مي آمد. بر جاي آوردن صله رحم خيلي تاكيد مي كرد.
29 دي 1403 / 18 رجب 1446 / 2025-Jan-18