های شهید
الا بذکرالله تطمئن القلوب
از آن رستم که آتش برفروزد / میان خاک و خون ایمان بسوزد
نترسم ز آنکه این دنیا بمیرم / از آن ترسم که توشه برنگیرم
( گردان فتح المبین – پادگان ابوذر – بهمن 61 )
شخصیت بی نظیری که بیش از هر کس و هر چیز مورد علاقه شهید بود وجود نازنین رهبر انقلاب امام خمینی بود که علاقه و محبت او را از جملاتی که نسبت به امام نوشته و سفارشاتی که کرده باید سنجید:
خمینی مظهر ایمان و تقواست
دلا خو کن بذکر حق که یکتاست / خداوندی که این عالم بیاراست
همان ربی که کرد خلق عالم / همین عالم که نظم آن هویداست
خداوندی که الطاف نهانش / به هر جا و به هر آن یار ماست
همان رب محمد رب موسی / همان کو رب ابراهیم و عیساست
همان ربی که کرد آتش گلستان / خلیلی را که از جان در دهش خاست
همان ربی که یوسف را رهانید / ز قعر چاه و از محنت بپیراست
همان کو رب، ما ایرانیان است / که دائم کرده بر ما فضل بی کاست
همان او اعطا نموده رهبری را / که جان و نامش روح الله است
خمینی آنکه باشد رهبر ما / خمینی مظهر ایمان و تقواست
همانکه ساخت بیدار امت / به علم و حلم یکتا مرد دنیاست
خداوندی که دادش فتح و عزت / به طاغی های دوران محنت افزاست
همان رب که علی از او کند یاد / که یا رب یا رب او در دعاهاست
به امشب این سخن در یادم آمد / که در واقع بسی شیرین و شیواست
هم او فرموده در قرآن عبادی / بخوانیدم اجابت مر شماراست
به درگاهش بیا تا سر گذاریم / که آن درگه پر از الطاف والاست
نگردد ناامید از آستانش / گنهکاری که آمرزش از او خواست
بگو یا رب بخود مگذار ما را / که گر برخود گذاری وای بر ماست
سخن کوتاه کن دیگر سپهری / که در لطفش سخن آید همی کاست
بگو یا رب خمینی را نگهدار / ز هر آفت که او فرزند زهراست
بیتی به یاد امام زمانش داخل اتوبوس در 31/5/62 سروده است:
السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
ماه گردون گشت طمع در شب تیرجانی و / ماه ما از دیده گردیده ای پنهان چرا
در همین شب به یاد یکی از دوستانش چنین سروده است:
ای که نام تو وحید و از اسما خداست / بشو آگه که وحید هم بمعنی یکتاست
تو وحیدی و از سباط حسین بن علی / آن حسینی که چراغ ره عشاق خداست
تو بدی یکه به سیرت بمیان یاران / تو بدی رهرو آئین وعیت مولاست
عشق مولات علی ست چو اندر سر تو / که علی عاشق حق است و بدو عشق رواست
عاشق پیر جمارانی و او رهبرست / زخدا خواه نگهداش او شمع هدایت ست
بایدت علم و عالمی شهی اندر ره حق / که عمق توام با علم چه مرا رج و بهاست
ای که افسرده شدی چونکه وداعت کردم / که جدایی ز تو بسی سخت و بسی جانفرساست
راستیت چو بدیدم خجل از یار شدم / خجلم از رخ یاران که {...} راست
ای دل ار راست شوی خانه داور گردی / شدن خانه داور به دل پاک سزاست
دل شود مسکین یار گر که بسوزد ای دوست / ریشه های هوس حب به دنیا بی جاست
حب دنیا کندت خوار و زبون در بر کس / باید ترک ورا تا که شوی در ره راست
راستین پاک نمودند دل از کین و هوس / بایدت دل بکنی پاک و ز کینه پیراست
دل عاشق ندهد جای به حب دنیا / دل عاشق بشود پر مهر به حق کو یکتاست
ای سپهری تو چه گویی ز کمال یارت / که زبان الکن در وصفش، او و بس والاست
11 آبان 1403 / 28 ربيعالثاني 1446 / 2024-Nov-01