شهيد علي سارباني در یکم شهریور سال 1353در خانواده اي مذهبي و از مادري پاكدامن و از پدري فداكار در شهرستان تربت جام ديده به جهان گشود. پدر و مادرش از خانواده هاي متدين تربت جام بودند، از اين رو با علقه هاي مذهبي و علايق ديني باليد و پاي به دبستان نهاد و دوران دبستان را در آغازين سال هاي انقلاب اسلامي با موفقيت گذراند و سپس در راهنمايي شهيد بهشتي تربت جام با اكتساب دانش آموز ممتاز به مرحله ي بعد راه يافت. عشق و علاقه به تدريس او را به دانشسراي تربيت معلم كشاند كه دو سال را در تايباد و دو سال آن را در دانشسراي شيخ احمد جامي تربت جام طي كرد و هنوز هجده ساله بود كه به عنوان معلم در حوزه ي آموزش و پرورش مشغول به كار شد و به شدت به تدريس عشق مي ورزيد. او در سال هاي دانش آموزي به عضويت بسيج پايگاه شهيد باهنر در آمد و به جمع دليرمردان اين پايگاه كه شهداي بسياري را در طول جنگ تحميلي نثار قرآن و اسلام كردند پيوست. او همواره افسوس كنان از اين مساله كه به علت صغر سن نتوانسته در جبهه هاي عشق و ايثار حضور يابد سخن مي گفت و زمزمه مي كرد که شهادت هنر مران خداست. عشق به كمال او را در سال 74 به تحصيل در دانشگاه آزاد اسلامي واحد تربت جام در رشته ي علوم اجتماعي(کارشناسی) شاخه ي ارتباطات اجتماعي كشاند. ازدواج براي او مرحله ي تكامل ديگري بود كه دينش را با آن كامل نمود و هنوز دو ماه از زندگي مشترك او سپري نشده بود كه حراميان، دشمن خدا و دين و مزدوران پر از كيد و كين كه وابستگي آنان به طالبان بعدها روشن گرديد در اطراف شهرك باخرز راه را بر خودرويي كه با آن سفر مي كرد بستند و با رگبار گلوله در تاریخ 75/10/7 پيكر پاكش را غرق خون ساختند و با پرپركردن گلي از بوستان علوي او را به آرزويش رساندند و با فراق جاودانه اش، دوست دارانش را تا لقاي رباني در افسوس و دريغ فرو برد.
07 دي 1403 / 25 جماديالثاني 1446 / 2024-Dec-27