شهید غلامرضا گلعذاری در 29 بهمن ماه سال 1344 در شهرستان گرگان در محله ی فرد جهان در یک خانواده مذهبی متولد شد. دوران ابتدایی و راهنمایی خود را با موفقیت به پایان رسانید. شهید گلعذاری از همان کودکی به عبادت و نماز و روزه علاقه خاص داشت و از سن دوازده سالگی همراه پدر به مساجد و مجالس های مذهبی می رفت. در دوران انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها و تشییع جنازه و نماز جمعه و جماعت شرکت فعال داشت. در دوران فعالیت در پایگاه شب ها را اکثرا به نگهبانی و پاسداری از انقلاب می پرداخت. حالات روحانی و خصوصیات اخلاقی خداپسندانه او به شب زنده داری و راز و نیازهای شبانه اش گواهی می داد و از خصوصیات بارز فردی اش چه در منزل و چه در خارج از منزل مهربانی، صمیمیت و دلسوزی با همه بود به طوری که همه او را دوست می داشتند. هیچ وقت دوستان را از خود نمی رنجاند، برای همه کس چه بزرگ و چه کوچک احترام خاصی قائل می شد و در دستگیری از مستمندان و فقرا کوتاهی نمی کرد و همیشه به فکر کمک به جبهه ها بود.
تحصیلات متوسطه را با توجه به این که دو بار به جبهه های حق علیه باطل عزیمت کرده بود در دبیرستان شهدا با معدل عالی پشت سر گذاشت و با اخذ مدرک دیپلم در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته ی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی تهران پذیرفته شد. علاوه بر گذراندن دوره های مختلف تحصیلی به خاطر علاقه و عشقی که به انقلاب اسلامی داشت در تمامی زمینه ها و عرصه های مذهبی و سیاسی و اجتماعی تلاش می کرد. در دوران تحصیل متوسطه و عالیه در انجمن اسلامی و پایگاه بسیج شرکت فعال داشته و همچنین در تبلیغ و ترویج اهداف انقلاب اسلامی چه به صورت کارهای هنری مانند تشکیل نمایشگاه در گرگان و بندر ترکمن و یا به صورت نوحه سرائی و قرائت ادعیه(کمیل و نوبه و...) به خصوص در جمع خانواده های شهدا فعالیت به سزا داشت. ایشان در سال 64-63 نمایشگاهی را با عنوان "نمایشگاه جنگ" بر پا کرده بود و به پیشنهاد او اعضای گروه برای برپایی نمایشگاه به علت نداشتن پول بنایی می کردند. ایشان به حفظ و قرائت قرآن علاقه خاص داشت و در این خصوص چندین بار در مسابقات سراسری حفظ و قرائت قرآن عنوان هایی را به خود اختصاص داد. اوقات فراغتش را با انجام ورزش فوتبال و پینگ پونگ می گذراند. کتابچه ی کوچکی داشت که در آن سخن های جالبی از بزرگان یادداشت می کرد. شهید همواره این جمله را که «خدا از رگ گردن به انسان نزدیک تر است» را به دوستان و همرزمان خود بیان می کرد او می گفت: «انسان باید مراقب اعمال خود باشد و چرا با توجه به این که خدا این قدر به ما نزدیک است ما از خدا دوری می کنیم و هر کاری می کنیم بهتره که برویم به سمت خدا»
در جنگ تحمیلی فعالیت چشمگیری در تبلیغات اعزام نیرو و در زمینه ها و عرصه های مختلف انقلاب داشت اما در عین تحصیلات دوره ی دانشگاهی خود چندین بار عازم جبهه ها شد و در منطقه جنوب و غرب به ندای روح بخش و روحانی رهبر کبیر انقلاب لبیک گفت و در آخرین بار در تاریخ 1365/10/21 با موافقت جهاد دانشگاهی عازم جبهه های جنوب شد. در تاریخ 65/10/22 به عنوان راننده آمبولانس از طریق هلال احمر مرکز(تهران) به بیمارستان امام حسین علیه السلام (تیپ بهداری رزمی سپاه پاسداران) معرفی شد که برای حمل مجروحین جنگی ماموریت یافته که در عملیات کربلای پنج در تاریخ 65/10/27 در حالی که بدن های مجروح چند تن از رزمندگان را به بیمارستان انتقال می داد در برگشت به سوی خط مقدم در اثر بمباران هوایی به شهادت رسید.
26 دي 1403 / 15 رجب 1446 / 2025-Jan-15